اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

اول قرار بود هر روز اعتراف کنم. اما انگار اعتراف کردن هم توفیق می‌خواهد که اصلا در بساط ما یافت می‌نشود. برای همین گاه‌گداری این‌جا حرف می‌زنم.

آخرین نظرات

شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۸۷، ۰۱:۲۶ ق.ظ

۵

اعتراف17(خاک بر سر من)

شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۸۷، ۰۱:۲۶ ق.ظ

بسم الله

امشب با یکی از بچه ها درباره یه موضوعی کلی صحبت کردیم. تا هم اکنون که داریم قربان صدقه یکدیگر می رویم.

برجکمان را آورد پایین...انگار هیچی نیستم...یعنی نیستم...یادم آورد...

من را مدیون خودت کردی رفیق!

اعتراف امروز:فقیرٌ مسکینٌ....

۸۷/۱۱/۲۶
حسن میثمی

نظرات  (۵)

۲۶ بهمن ۸۷ ، ۰۲:۰۸ اون بنده خدا
سلام
به عمل کار برآید به سخنرانی نیست که نیست به خدا نیست
یا علی
به دنبال کسی جامانده از پرواز می گردم ...
یکی بیاد به ما هم بگه این چیزارو!
۲۶ بهمن ۸۷ ، ۱۷:۵۴ سیاهه نویس
سلام.
خوبه که آخر همه بحث ها به قربون صدقه رفتن ختم بشه.
خوشحال می شم به وبم سر بزنی و در مورد مطلبم:داستان مرگ نظر بدی.
سلام حسن
.
.
.
ای کاش ما هم مثل تو شهامت اعتراف کردن رو داشتیم!!!
بارکلا...
یا ودود.....
۲۶ بهمن ۸۷ ، ۲۰:۵۲ یه بنده ی خدا
اینکه بفهمی هیچی نیستی ، آغاز "چیزی" شدنه.تولد روحتون مبارک

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی