اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

اول قرار بود هر روز اعتراف کنم. اما انگار اعتراف کردن هم توفیق می‌خواهد که اصلا در بساط ما یافت می‌نشود. برای همین گاه‌گداری این‌جا حرف می‌زنم.

آخرین نظرات

دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۸۷، ۰۱:۰۵ ق.ظ

۹

اعتراف19(فاتحه مع الصلوات)

دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۸۷، ۰۱:۰۵ ق.ظ
بسم الله

آمده ای به مزارم، نموده ای یادم
بخوان سوره الحمد تا کنی شادم

tarhim

اعتراف امروز:خیرات بدهید. دستم از این دنیا کوتاه شد.

۸۷/۱۱/۲۸
حسن میثمی

نظرات  (۹)

شوخی نیست؟؟؟یعنی واقعا حسن...............
۲۸ بهمن ۸۷ ، ۰۳:۵۸ سید محمد باقر موسوی
روحت شاد
آری..مرگ از آنچه می پنداریم به ما نزدیک تر است!
پایدار باشید. در هر دو جهان!
۲۸ بهمن ۸۷ ، ۱۶:۵۳ یه بنده ی خدا
مشق "موتوا قبل ان تموتوا" میکنید؟ایکاش همه ی ما جرات داشتیم این مشق سنگینمان را زودتر تکمیل کنیم.نگفتم بهتون؟حال این روزاتون که شاید بشه گفت حالت قبضه ، به فضل خدا سرآغاز اتفاقات خوبیه .منتظرشون باشید...
۲۸ بهمن ۸۷ ، ۱۸:۲۸ مرضیه خواجه محمود
زشته این کارها!!!
آدم نباید با اعصاب مردم بازی کنه!
سلام رفیق سلام رفیق سلا......م رفیق
بد رفتی رو اعصابم چند وقته
یکی طلبت بد جور.
آدم شدی واسه ما؟
۲۹ بهمن ۸۷ ، ۰۹:۲۷ نیره غدیری
به خدا دیوونه ای! یعنی رئیس دیوونه هایی! یعنی ما میگیم شبکه جوان یه جور اتاق دیوونه ها توی سریال قطار ابدیه..... تو خوده اون دکتره هستی!
کارت خیلی خوب و قشنگه.. سعی کن از تعادل خارج نشی و بی خیال سیب خوش بو هم نشی...
یا علی
حسن....................
خدا بیامرزدت....................
یه دانشگاه رو از دستت راحت شد واقعا ممنون که مردی.................
۲۹ بهمن ۸۷ ، ۱۱:۳۲ متهم ردیف اول
به دلیل جلوگیری از تکرار اتفاقات بعدی، این پست رمز دار شده است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی