اعتراف65(حسن یک، حسن دو،...)
يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۸۸، ۱۲:۲۶ ق.ظ
بسم الله
این که چرا تیتر را این انتخاب کردم کاملا به خودم مربوط است، اما مسلما در روزهای امتحان، انتظار ندارید بنشینم داستان بنویسم و برایتان کبری و صغرا کنم؟
امیدوارم حداقل این علم مزخرف اقتصاد از روی من شرمنده شود و ما را بیخیال!
ندای درونم می گوید: زهی خیال محال!
اعتراف امروز: برعکس ترم های پیش، اصلا استرس ندارم. یعنی دیگر حوصله ندارم که استرس داشته باشم.
۸۸/۱۰/۲۷