اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

اول قرار بود هر روز اعتراف کنم. اما انگار اعتراف کردن هم توفیق می‌خواهد که اصلا در بساط ما یافت می‌نشود. برای همین گاه‌گداری این‌جا حرف می‌زنم.

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۱ مطلب در اسفند ۱۳۸۹ ثبت شده است

بسم الله

قدیم‌ترها، لیلی که دلش خون می‌شد، مجنون هزار غنج روی صورتش می‌انداخت و روزها و ماه‌ها بیابان‌گرد می‌شد و خون گریه می‌کرد.

اما از وقتی مجنون وبلاگ‌نویس شده است، انگار قانون عشق بازی‌اش هم عوض شده است! لیلی که دلش خون می‌شود، رخ می‌نماید و خوشحال می‌شود و افتخار می‌کند که دل لیلی را رنجانده‌ام. آن‌هم نه یک بار. چند بار بلکه!

هر کس هم به مجنون تذکر می‌دهد که بابا جان! دل معشوقه‌ات را رنجانده‌ای! حداقل ابراز ندامتی کن. اما مجنون با افتخار تمام می‌گوید لیلی فقط من را می‌بیند و برای من دلش خون می‌شود. بروید همه‌تان بمیرید از حسادت!

انگار مجنون خبر ندارد که لیلی دل‌ها در گرو خود دارد که وقتی دل‌خور می‌شود، هنوز هستند مجنون‌هایی که اشک‌هایشان از گوشه چشم‌شان روانه می‌شود و غصه می‌خورند.

مجنون هم مجنون‌های قدیم!

*

اعتراف امروز: دومین بار بود لیلی درباره مجنون (های) وبلاگ‌نویس تذکر می‌داد. همین!

۸ نظر ۲۲ اسفند ۸۹ ، ۱۳:۱۷
حسن میثمی