اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

اول قرار بود هر روز اعتراف کنم. اما انگار اعتراف کردن هم توفیق می‌خواهد که اصلا در بساط ما یافت می‌نشود. برای همین گاه‌گداری این‌جا حرف می‌زنم.

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۴ مطلب در آبان ۱۳۸۹ ثبت شده است

بسم الله

سال به دوازده ماه، ترقه‌ای هم در مملکت‌شان نمی‌ترکد. اما تا دلت بخواهد فیلم می‌سازند از عملیات‌های تروریستی و قصدهای شوم تروریست‌ها برای تهدید کردن امنیت ملی ایالات متحده.

حالا در مملکت ما هفته‌ای نمی‌شود که یک عملیات تروریستی پدر مادر دار نداشته باشیم. اما به محض این‌که درباره‌ش حرفی زده شود، جماعتی دادشان هوا می‌رود که این «توهم توطئه» است. چه برسد به این‌که بخواهیم فیلم هم بسازیم!

حالا این وسط چه کسی توهم می‌زند؟!

==============

اعتراف امروز: 24 می‌بینم این روزها. فصل دوم

۹ نظر ۳۰ آبان ۸۹ ، ۰۹:۲۴
حسن میثمی
بسم الله
شاید یکی از آرزوهایم بود؛
حالا محقق شده است!
امروز اول ذی‌الحجه، آغازی دوباره خواهد بود؛
اگر حضرت‌ش بخواهد.

==========

اعتراف امروز: 17 آبان 1389؛ ثبت شود در تاریخ زندگی کوتاه‌مان. یا علی
*مرتبط:
» به قد و بالای دوماد ماشالله+صوت (+)
۴۱ نظر ۱۷ آبان ۸۹ ، ۱۲:۴۵
حسن میثمی

بسم الله

با همه اعتقادی که به قدرت صدا و سیمای مملکت و تأثیرش بر خلق الله دارم، هنوز برایم حل نشده است که مخصوصا «سیما» با چه مهارتی روزهای بزرگ مردم ما را به بهترین وجه خراب می‌کند.

کاری می‌کند که در پایان روز 14 خرداد بیننده دیگر گوش‌ش از نام "امام خمینی" پر شود؛

کاری می‌کند که تمام روزهای مذهبی (به خصوص روزهای عزا) تلویزیون خاموش بماند؛

کاری می‌کند که مردم نفهمند افتتاح کارخانه گندله سازی در فلان‌جا به چه درد گوشت و مرغ‌شان می‌خورد؛

کاری می‌کند که بعد از سفر 10 روزه رهبری به قم، جز قسمت‌های سخنرانی رهبر -آن‌هم بدون هیچ پرداخت رسانه‌ای-، هیچ چیز عاید مردم نشود.

حق می‌دهم به آن کسی که در روز چهارم سفر رهبر به قم، وقتی شبکه‌ای قسمتی از سخنرانی رهبر را برای بار دهم در آن روز پخش کرد، بگوید کانال‌ش را عوض کن!

چون ما استاد خراب کردن روزهای بزرگ ملت ایران‌یم!

===========

اعتراف امروز: ولی خدایی‌ش این برنامه‌های مخصوصا 14 خرداد خیلی روی مخ است. من خاطره‌های خوبی ازش ندارم :دی

۶ نظر ۱۴ آبان ۸۹ ، ۱۳:۳۱
حسن میثمی

بسم الله

امروز خدا خواست و آخرین روز رسمی سفر رهبری به قم را به عنوان خبرنگار رفتیم دیدار مسئولان استان قم.

قبل از این‌که آقا بیاید، داشتم پیش خودم دو دوتا چهارتا می‌کردم که ما نیم ساعت است نشسته‌ایم و خسته شده‌ایم و آه و فریادمان بلند شده است.

حالا این جوان 71 ساله نزدیک به 9 روز است با کم‌ترین استراحت ممکن هر روز را حداقل یک دیدار عمومی داشته است و ظهرها و عصرها هم -بی‌وقفه- میزبان علما و اساتید بوده و یا حداقل یک دیدار خصوصی داشته است.

از همه حرف‌ها که بگذریم، خودمانی بپرسم. خسته نمی‌شوید آقا؟

============

اعتراف امروز: این جوان‌های روغن نباتی هم احتمالا به همان درد جنگ نرم می‌خورند. ما را چه به سختی. روغن کرمانشاهی که نخورده‌ایم. والا!

۱۱ نظر ۰۵ آبان ۸۹ ، ۱۶:۰۸
حسن میثمی