بسم الله
نظرسنجی سایت «سینما ماندانا»
لطفا نظر مثبت خودتان را اعلام بفرمایید! (فقط دوست دارم بدانم تفاوت دو گزینه «خیلی خوب» و «بسیار خوب» از دید طراح سئوال نظرسنجی در کجاست؟)
- اهل گرفتن ایراد بنیاسرائیلی نیستم. اما واقعیت این است که خیلیهایمان اینطوری هستیم. کمی به خودمان دقت کنیم!
بسم الله
در این فیلم چیزی به نام «خط داستانی» اصولا وجود نداشت. یعنی انگار که مخاطب میرفت برای دیدن بالا و پایین کردن کارتونی یک سری شخصیتهای سینمایی. اتفاقا آن شخصیتها هم خیلی گُلی نکاشته بودند. انگار «روبات»ها و شخصیتهای ساخته شده بیشتر پرداخت شده بودند تا هدیه تهرانی و بهرام رادان.
گرافیکش ضعیف نبود، اما آنقدر روند فیلم «افتضاح» بود که دیگر بعید نمیدانستی اواسط فیلم یکسری رفتن را به ماندن در سالن ترجیح بدهند. فیلم آنقدر داستان نداشت که به لودگی و کارهای دم ِ دستی کشیده شده بود و مهمترین کارهای شخصیتهای فیلم شده بود «لاس زدن»!
دیدن «تهران 1500» را توصیه نمیکنم. هم وقتتان ارزشمند است و هم پولتان. بعدا اگر در شبکه نمایش خانگی آمد، خواستید ببینید. البته ندیدید هم چیزی از دستتان نمیرود.
- از «بهرام عظیمی» به عنوان خالق «سیا ساکتی» انتظار بیشتری میرفت. انشاءالله کارهای بعدیاش قویتر باشد.
بسم الله
تا بهحال به یاد ندارم نوروز را -به جز سفر راهیان نور- به سفر تفریحی رفته باشم. تهران این روزها، دیگر تهران نیست. طهران است. طهرانی نه در آن دیگر از بوق و سر و صدا خبری هست، نه از ترافیکهای سنگین و هوای آلوده.
برای وصل کردن چهار گوشه طهران با هم، این روزها با وسیله شخصی، کمتر از یک ساعت زمان لازم است. برای استفاده از امکانات شهر، این روزها، بهترین روزهای سال است.
طهران دیگر دارد منفجر میشود. این روزها برایش حکم فن ِ خنک کننده دارد. «کاش تهران همیشه طهران باشد.» این جملهایاست که این روزها آرزو میکنم. آرزو هم که بر جوانان عیب نیست. اگر جوان به حساب بیاییم البته.
طهران این روزها حسابی خوش میگذرد. جای همگی خالی :)
- خوشا به حالت ای روستایی...