اعتراف23(23سال پیش، چنین روزی)
دوشنبه, ۵ اسفند ۱۳۸۷، ۱۰:۳۶ ب.ظ
بسم الله
23 سال پیش،
ساعت 22:36،
شب شهادت امام حسن مجتبی(ع)،
از او خداحافظی کردم و آمدم.
نامم شد حسن. از آن به بعد مادرم شب های 28 صفر قیمه می پزد و پخش می کند در محل. قیمه حسنی.
از این که نامم حسن است، سرم را پایین می اندازم. هنوز بوی سیب خوشبوی پیامبر(ص) را حس نکرده ام. او از من انتظار دارد، اما من...!
اعتراف امروز:گاهی یادم می رود برای چه به این دنیا آمده ام. جمله آخر خدا را که گفت: می فرستمت که نماینده ام باشی بر روی زمین، فراموش می کنم...انسان فراموش کار است.
*نکته1:تولدم با تاریخ قمری را کم تر به رسمیت شناخته ام. گرچه دوستش دارم.
*نکته2:شهادت امام حسن(ع) و رحلت پیامبر خوب اسلام(ص) تسلیت.
*نکته3:لطفا تبریک نگویید. تبریک ها را بگذارید برای 11 آبان ها.
*نکته4: 23 سال گذشت...هویجوری...!
۸۷/۱۲/۰۵