جان من! فقط توجیه نکن!
بسم الله
اینکه کار ِ رئیس جمهوری در مراسم بزرگداشت «هوگو چاوز» شرعی بوده یا نه، ربطی به من و تو ندارد. کمی بجوییم، ملتفت میشویم کارش غیر شرعی نبوده است. من هم به این موضوع کاری ندارم.
اما خواهشا وقتی کسی اشتباهی میکند، این اشتباه را بپذیر. نه اینکه برای توجیه کار، بیاییم کلهی «البرادعی» را بچسبانیم به سر ِ مادر هوگو و بگوییم دکتر البرادعی را دلداری داده است، نه مادر ِ هوگو.
یا مثلا بگوییم شرایط اینطور ایجاب میکرده است که دکتر دستی هم به شانه مادر ِ هوگو بزند.
یا بر فرض ببافیم که دکتر مجبور به اینکار شده است.
دوست ِ عزیز ِ من! اشتباه را بپذیر. توجیه نکن. حتی اگر هواخواه و هوادار و وامدار رئیس جمهورت هستی.
آن توجیه کردن، صد گام بدتر از خود ِ آن اشتباه است. قرار نیست کسی دکتر را برای این اشتباه اعدام کند. این تقدیر خداست که هر که را بخواهد عزیز میکند و هر که را نخواهد، به ذلت میکشاند.
دکتر دارد در مسیری گام برمیدارد که تنها خود ِ خدا باید به او رحم کند ولاغیر.
همین!
- بعضی اوقات درباره بعضی موضوعات باید سکوت کرد. کار من هم اینروزها شده سکوت. سکوت. سکوت. حرفی برای گفتن نیست فیالواقع. انگار همان سکوت بهتر است در این جمعه بازار «عمارها» و «افسران جنگ نرم». ما بیبصیرتها همان سکوت کنیم بهتر است.
و سکوت می کنم!