اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

اول قرار بود هر روز اعتراف کنم. اما انگار اعتراف کردن هم توفیق می‌خواهد که اصلا در بساط ما یافت می‌نشود. برای همین گاه‌گداری این‌جا حرف می‌زنم.

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۱۲۲ مطلب با موضوع «روز خوب خدا» ثبت شده است

بسم الله

حسین گروسی، مدیر شبکه قرآن و معارف سیما مصاحبه‌ای با فارس انجام داده که در نوع خودش دیدنی‌است! خواندن مصاحبه را واگذار می‌کنم به خودتان. فقط چند جمله طلایی‌اش را برای‌تان آورده‌ام. بروید حال کنید از لحاظ رسانه‌ای سطح این دوست‌مان را (تأکیدها از من است):


حسین گروسی


* به نتیجه رساندن فعالیت‌های قرآنی با کمبود بودجه امکان‌پذیر نیست؛
* بر اساس نظرسنجی‌ها هنوز رسانه ملی در اوج است و شبهات آن‌ها [شبکه‌های ضد اسلام] تأثیری بر اعتقادات قوی جوانان نگذاشته است؛
* برای خنثی سازی حرکت آن‌ها باید با برنامه‎ریزی و دقت پیش رویم که تحقق این امر نیازمند بودجه و امکانات مناسبی است؛
* شبکه قرآن و معارف سیما که شبکه‌ای مادر است و باید سایر شبکه‌ها را نیز در رابطه با امور قرآنی تحت پوشش قرار دهد؛
* در سال‌های اخیر طبق آمار تعداد مخاطبان شبکه قرآن و معارف سیما افزایش قابل توجهی داشته است به طوری که حجم تماس‌ها با روابط عمومی 20 برابر شده؛
* نظرسنجی‌ها حاکی از رضایتمندی 80 درصدی مخاطبان از برنامه‌های این شبکه است؛
* با تأمین اعتبار است که طرح‌ها و برنامه‌های قرآنی به نتایج مطلوبی خواهد رسید [برای بار سوم].


حرف آن‌قدر زیاد است که حد و حساب ندارد. فقط کاش مدیریت سیما لطفی بکند و نام شبکه «قرآن و معارف» سیما را تبدیل کند به شبکه «تلاوت قرآن». خیلی بهتر است. این‌طوری در حق معارف و قرآن هم -العیاذبالله- جفا نمی‌شود.

قبل‌تر هم در سیب خوشبو درباره شبکه قرآن نوشته بودم.

۲ نظر ۱۸ مهر ۹۲ ، ۱۱:۰۸
حسن میثمی

بسم الله


با این‌که این روزها اعصابم برای پیگیری اخبار کشش ندارد، اما گاه گداری سری به بوق‌های خبری می‌زنم و موضوعات و حاشیه‌های رخ‌داده در مراسم استقبال از رئیس جمهوری در فرودگاه را می‌خوانم.


در این‌که برخی رسانه‌ها دارند این روزها هزینه «انقلابی بودن» را بالا می‌برند شکی نیست، اما خودمان هم در این میان کم مقصر نیستیم. ما «انقلابی بودن» را هم‌ارز «عصبانی بودن»، «داد زدن»، «مخالف بودن» و صفاتی از این دست تعریف کرده‌ایم. بلد هم نیستیم با رسانه‌ها دست و پنجه نرم کنیم. همین می‌شود که رسانه‌ها تعاریف را پررنگ‌تر می‌کنند.


به اعتقاد من، دلیلی نداشت که دانشجویان مخالف مذاکره تلفنی رئیس جمهوری با اوباما، همان‌روز، در همان زمان، و به همان شیوه مقابل مخالفت خود را اعلام کنند. ناشی‌گری ما، هزینه‌بردار شده است در این چند روز.


وگرنه «صادق شهبازی»، همان شخصی که عکسش این روزها دارد به عنوان «عضو ستاد سعید جلیلی» دست به دست می‌چرخد، دارد اعتراض ساده می‌کند. اما خیلی‌ها همین اعتراض را هم‌ارز با پرتاب کفش، فحاشی و کارهای زشتی از این دست معنی کرده‌اند.


پدرسوخته‌بازی رسانه‌های پدرسوخته هم به‌جای خود...آب گل‌آلود است و ماهی‌ها سردرگم...

۲ نظر ۱۰ مهر ۹۲ ، ۱۶:۰۶
حسن میثمی

بسم الله


شانزدهم شهریور را می‌گویند روز وبلاگستان فارسی است. راست هم می‌گویند. سلمان جریری در این روز اولین وبلاگ فارسی را ایجاد کرد. من هم واقعیتش را بخواهید این روز را دوست دارم. چون وبلاگ را دوست دارم.


حالا من از شهریور 82 تا الآن، دارم وارد 11 سالگی وبلاگ‌نویسی می‌شوم و شده‌ام حکایت کوزه‌گری که از کوزه شکسته آب می‌خورد. خودم وبلاگ‌نویسی را تدریس می‌کنم و دارم خودم را برایش به آب و آتش می‌زنم، اما وبلاگ‌های خودم -هر جفتش- تعطیلند!


من مانده‌ام و شانزدهم شهریور و دو وبلاگ خاک گرفته و علاقه من به وبلاگ‌نویسی. شاید دوباره این‌جا را زنده کردم و از نوشتن لذت بردم. حتی اگر هیچ‌کس من را نخواند.


روزت مبارک رسانه‌ی خوب ِ من :-)

۲ نظر ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۲۹
حسن میثمی

بسم الله


مناظره عصر جمعه کاندیداهای انتخابات در تلویزیون ملی ما، گمانم برداشتی کاریکاتور گونه و مخلوط از مجموعه مناظره‌هایی بود که تاکنون در طول تاریخ رسانه تصویری برگزار شده بود!

این مناظره زمانی جهت پیدا کرد که محمدرضا عارف نسبت به توهین‌آمیز بودن آن اعتراض کرد، محسن رضایی دنباله اعتراض را گرفت و حسن روحانی آن را خاتمه داد. البته قبل‌ترش مناظره خواب‌آلود شده بود. البته نه به‌خاطر ساختارش، بلکه به‌خاطر حرف‌های تکراری کاندیداها. اما هیچ‌کس به مخیله‌اش خطور نمی‌کرد که بخش دوم یک مناظره به این شکل برگزار شود.


صداوسیما با برگزاری این مناظره نشان داد که ساختاری محافظه‌کارانه دارد که در برابر تغییرات ساختاری و به‌روز شدن رسانه‌ای، سخت کُند حرکت می‌کند و گاهی «می‌شکند». این موضوع فقط از این مناظره قابل فهم نبود. برنامه «انتخاب ایرانی» شبکه جام جم، ده‌ها برابر وضعی بدتر از مناظره پخش شده داشت. سئوالاتی که احتمالا ماه‌ها پیش در کشورهای مختلف ضبط شده‌اند و ایمیل‌هایی مبهم که دسته‌بندی شده‌اند تا از آقای کاندیدا سئوال شود.

همین مناظره اگر در استانداردهای رسانه‌های آن‌طرف آبی بود، ریتمی تندتر و جذاب‌تر داشت. مثلا اعلام می‌کردند سئوالات‌تان را به یک اکانت توییت کنید یا به شماره‌ای پیامک کنید. چهار صدای مختلف تلفنی پخش می‌کردند و در گرافیک برنامه خلاقیت خرج می‌کردند، بلکه کمی جذاب شود. اما صداوسیما به این موضوعات اعتقادی ندارد!

صداوسیمایی که هنوز با ترس و لرز پیامک‌های برنامه‌های عادی را می‌خواند و به‌جز برنامه‌های مذهبی، ارتباط تلفنی را بر روی مخاطب بسته است، هیچ‌گاه نمی‌تواند با اتفاقی که در سال88 افتاد، شجاعت داشته باشد و در یک برنامه انتخاباتی با بیننده‌های میلیونی، «چالش» ایجاد کند.


در خوش‌بینانه‌ترین حالت می‌توان متصور شد که صداوسیمای ملی ما، فقط ظاهری خوش آب و رنگ پیدا کرده و عقبه رسانه‌ای آن، هنوز که هنوز است، قدیمی است. یعنی بلد نیست مثل «نوبت شما»ی بی.بی.سی فارسی صدا را در برنامه بیاورد. هرچند در برنامه‌های حساس، صدای مشارکت کننده‌ها، صداهای ضبطی و سفارشی باشند.

همین می‌شود که وقتی سئوال تستی از کاندیداها می‌پرسد یا عکس نشان آن‌ها می‌دهد، مخاطب نمی‌تواند با آن‌ها ارتباط برقرار کند. نهایتا می‌خندد یا به هوای بالا رفتن صدای چند کاندیدا، برنامه را دنبال می‌کند.


به اعتقاد من، این صداوسیما، هنوز هیچ تفاوتی با آن صداوسیمای سال88 نکرده که در برابر ناآرامی‌ها و فتنه تا اواسط هفته سکوت کرده بود و اواسط هفته تازه یادش افتاد اشاراتی هم در خبرهایش بکند.

این صداوسیما تا وقتی نخواهد برای افکار مردم ریل بچیند و ریل‌گذار فکر مردم ما بی.بی.سی فارسی و امثالهم باشد، باید دنبال مردم بدود و همیشه از آن‌ها عقب بماند. آن وقت برای مناظره این صداوسیما، به جای خودش، آن بی.بی.سی فارسی باید برنامه «نوبت شما» بگذارد و آن را به نقد و چالش بکشد.


فقط می‌توان به این رسانه عظیم گفت: موفق باشی «لاک‌پشت ِ پیر» :-)

۵ نظر ۱۱ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۰۹
حسن میثمی

بسم الله


طهران نوروزی2

پایان ِ بهار ِ «طهران»


- من به‌جای تهران بودم، خسته می‌شدم. عجب صبری داری پسر!

۰ نظر ۱۵ فروردين ۹۲ ، ۰۹:۳۷
حسن میثمی

بسم الله


نظرسنجی

نظرسنجی سایت «سینما ماندانا»

لطفا نظر مثبت خودتان را اعلام بفرمایید! (فقط دوست دارم بدانم تفاوت دو گزینه «خیلی خوب» و «بسیار خوب» از دید طراح سئوال نظرسنجی در کجاست؟)


- اهل گرفتن ایراد بنی‌اسرائیلی نیستم. اما واقعیت این است که خیلی‌هایمان این‌طوری هستیم. کمی به خودمان دقت کنیم!

۰ نظر ۱۲ فروردين ۹۲ ، ۱۲:۱۵
حسن میثمی

بسم الله


تا به‌حال به یاد ندارم نوروز را -به جز سفر راهیان نور- به سفر تفریحی رفته باشم. تهران این روزها، دیگر تهران نیست. طهران است. طهرانی نه در آن دیگر از بوق و سر و صدا خبری هست، نه از ترافیک‌های سنگین و هوای آلوده.


برای وصل کردن چهار گوشه طهران با هم، این روزها با وسیله شخصی، کم‌تر از یک ساعت زمان لازم است. برای استفاده از امکانات شهر، این روزها، بهترین روزهای سال است.


طهران دیگر دارد منفجر می‌شود. این روزها برایش حکم فن ِ خنک کننده دارد. «کاش تهران همیشه طهران باشد.» این جمله‌ای‌است که این روزها آرزو می‌کنم. آرزو هم که بر جوانان عیب نیست. اگر جوان به حساب بیاییم البته.


طهران این روزها حسابی خوش می‌گذرد. جای همگی خالی :)


طهران نوروزی


- خوشا به حالت ای روستایی...

۲ نظر ۰۶ فروردين ۹۲ ، ۱۲:۵۴
حسن میثمی

بسم الله

چند روز است که پورت‌های PPTP و L2TP که در VPNها استفاده می‌شدند و کاربردشان شده بود دور زدن فیلترینگ، بسته شده‌اند.

به طبع آن و به دلیلی که نمی‌دانم، در برخی از ISPها هم پورت SSL دارای اختلال است که بر خلاف محدود شدن VPNها، این یکی اعلام نشده بود.

خلاصه ماجرا این‌که چند روزی است برای چک کردن ایمیل‌هایم دچار مشکلم. نیاز روزانه باعث شد به سرویس‌های وطنی سری بزنم. البته کمی کنجکاوی هم چاشنی‌اش بود.

الآن یکی دو روز است جست‌وجوهایم را در موتور جست‌وجوی «سلام» (از دیگر کارهای شرکت بیان که همین سرویس «بلاگ» را راه‌اندازی کرده است) انجام می‌دهم. به‌هیچ وجه به پای «گوگل» نمی‌رسد. اما قطعا از «یاهو» بهتر است.

سلام

ایمیل‌هایم را هم به وسیله «چاپار» می‌فرستم. در کار کردن با آن هم مشکل خاصی نداشتم. البته چند روزی‌است که UI آن هم عوض شده است و خودش را شبیه GMail کرده است.

در کاستی‌‎های سرویس‌های وطنی شکی نیست. اما اگر چند مشکل در آن‌ها حل شود، واقعا علاقه‌ای به استفاده از گوگل و محصولاتش ندارم:

1. در سرویس ایمیل باید «حریم خصوصی» و سیاست‌های آن مشخص شود. این‌که کجا یک سرویس‌دهنده محتوای ایمیل من را تسلیم مقامات قضایی می‌کند خیلی مهم است. مثلا گوگل اعلام کرده است که اگر FBI، دادگاه‌های فدرال و دستگاه‌های امنیتی لب تَر کنند، اطلاعات کاربر را به آن‌ها خواهد داد. این قانون در ایران در حوزه سرویس بلاگ‌ها و تا حدودی شبکه‌های اجتماعی مشخص است. اما این‌جا مبهم مبهم است. «چاپار»، «میهن میل» و «هد» (از دیگر محصولات بیان که هنوز رونمایی نشده است) باید این موارد را شفاف کنند.

2. من نتوانستم در چاپار امکان اتصال به اکانت جیمیلم را پیدا کنم. به هر حال من نیاز به دریافت ایمیل‌های این اکانت دارم. باید این مشکلات هم برطرف شود.


شما هم امتحان کنید. ضرر ندارد. ما که سوار شده‌های «پیکان» و «پراید» وطنی هستیم، استفاده از این سرویس‌ها نباید برایمان کسر شأن باشد :)


- کاش یک شبکه اجتماعی درست و درمان هم داشتیم. کاش

۲ نظر ۲۲ اسفند ۹۱ ، ۰۹:۲۸
حسن میثمی

بسم الله

این‌که کار ِ رئیس جمهوری در مراسم بزرگداشت «هوگو چاوز» شرعی بوده یا نه، ربطی به من و تو ندارد. کمی بجوییم، ملتفت می‌شویم کارش غیر شرعی نبوده است. من هم به این موضوع کاری ندارم.

اما خواهشا وقتی کسی اشتباهی می‌کند، این اشتباه را بپذیر. نه این‌که برای توجیه کار، بیاییم کله‌ی «البرادعی» را بچسبانیم به سر ِ مادر هوگو و بگوییم دکتر البرادعی را دلداری داده است، نه مادر ِ هوگو.

یا مثلا بگوییم شرایط این‌طور ایجاب می‌کرده است که دکتر دستی هم به شانه مادر ِ هوگو بزند.

یا بر فرض ببافیم که دکتر مجبور به این‌کار شده است.


دوست ِ عزیز ِ من! اشتباه را بپذیر. توجیه نکن. حتی اگر هواخواه و هوادار و وام‌دار رئیس جمهورت هستی.

آن توجیه کردن، صد گام بدتر از خود ِ آن اشتباه است. قرار نیست کسی دکتر را برای این اشتباه اعدام کند. این تقدیر خداست که هر که را بخواهد عزیز می‌کند و هر که را نخواهد، به ذلت می‌کشاند.

دکتر دارد در مسیری گام برمی‌دارد که تنها خود ِ خدا باید به او رحم کند ولاغیر.

همین!


 - بعضی اوقات درباره بعضی موضوعات باید سکوت کرد. کار من هم این‌روزها شده سکوت. سکوت. سکوت. حرفی برای گفتن نیست فی‌الواقع. انگار همان سکوت بهتر است در این جمعه بازار «عمارها» و «افسران جنگ نرم». ما بی‌بصیرت‌ها همان سکوت کنیم بهتر است.

۱ نظر ۲۰ اسفند ۹۱ ، ۱۱:۳۲
حسن میثمی

بسم الله

وقتی زمستانی در کار نباشد، دیگر هوای لطیف بهار هم برایت ضمختی می‌کند.

حکایت این روزهای ماست. انگار هوای ِ بارانی ِ دو نفره‌ی این روزها، میهمان ناخوانده است.

هوا بهاری شده، اما دل‌هایمان زمستان ندیده که دلش بهار بخواهد...


دیگر زمستانی نمانده که بخواهیم آن را سر کنیم. خدایا! خودت رحم کن به ما!

۴ نظر ۱۵ اسفند ۹۱ ، ۱۰:۲۳
حسن میثمی