اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

اول قرار بود هر روز اعتراف کنم. اما انگار اعتراف کردن هم توفیق می‌خواهد که اصلا در بساط ما یافت می‌نشود. برای همین گاه‌گداری این‌جا حرف می‌زنم.

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اعتراف ویژه» ثبت شده است

بسم الله

طبق معمول قرار ساعت 11 امروز را برای حرکت به سمت قم دیر رسیدم. اصلا دیگر جزو عادت هایم شده بدقولی. اما خدا را شکر دوستانی که با من قرار گذاشته بودند زیر یک سقف محقر در خودروی پرشیا(ببخشید، پارس!) نشسته بودند و بارش برف را حس نکردند.

البته قبل ترش هم کمی درس خواندم و فهمیدم که عجب درس گلابی را امروز باید به امتحان بنشینم(عبارت را داشتید خدایی؟!) قم که رسیدیم یک کله به سراغ دانشگاه عزیز رفتیم و پس از لمباندن ناهار در ساندویچی صفا* وقت شد که یک بار دیگر درس گلابی را بچشم.

امتحان هم با تمام آداب و رسومی که مسئولین جدید اداره آموزش دانشگاه تعریف کرده اند(که من را یاد جلسه کنکور می اندازد و طبیعتا موهای تنم سیخ می ایستند) برگزار شد و امتحان گلابی تر از درس با حدودی سئوالات تستی و دو سئوال تشریحی به سرانجام رسید. دو سئوال تشریحی را می پرسم، شما هم خواستید جواب بدهید:

1.اسلام ازدیاد جمعیت را تشویق نموده یا نهی کرده است؟ لطفا پاسخ خود را به صورت اجمالی در پشت پاسخنامه تستی بنویسید.
2.فرض کنید برای خواهر شما(یا در آینده دختر شما) خواستگاری آمده باشد. از شما برای تعیین رقم مهریه نظر می خواهند. چه نظری دارید؟

البته دوستان احتمال دادند که استاد دغدغه ذهنی سئوال 2 را داشته است که 3 نمره از کل امتحان را به این سئوال اختصاص داده بود!

بعد از امتحان هم با همان رفقای شفیق و به همراه یک کلوچه و ساندیس پرتقال و تعدادی پاستیل خریداری شده از مجتمع مهتاب به سمت تهران راهی شدیم که البته در میانه های راه متوجه شدیم که خودروی محترم بنزین ندارد و اگر خودروی امداد به دادمان نرسیده بود شاید تا الآن یخ زده بودیم(عین توی فیلم ها)

در واپسین ساعات شب هم پس از دیدن 20:30 (که اخیرا شدیدا مزخرف شده است) و دیدن سریال "آخرین دعوت" با تیتراژ پایانی معرکه با صدای استاد محمد اصفهانی، آمدم به اتاقم تا "وبلاگ نیوز" را به روز کنم.

البته در این میان کلی با یکی از رفقا فک زدم و خالی بستم برایش!

پاورقی:
*یکی از ساندویچی های کاملا غیربهداشتی را گویند که در نزدیکی خوابگاه مان واقع شده است و قوت غالبمان است. طبیعتا سرطان معده مان روی شاخش است.

اعتراف ویژه: من بدقولم ملت!

۲ نظر ۲۴ دی ۸۷ ، ۰۰:۱۴
حسن میثمی