اعتراف6(امروز پرید)
بسم الله
امروز اگر بگویم تمام زندگی ام پشت کامپیوتر گذشت، پر بیراه نگفته ام. صبح کله سحر(یعنی ساعت 7، این بار دیگر زود از خواب بلند شدم) نشستم پای کامپیوتر و با سر و کله زدن با Cool Edit Pro2.0 گزارش هایم را ویرایش کردم.
بعدش برای تحویل گزارش ها یک توک پا به جام جم رفتم و برگشتم خانه. بعد از آن هم یک بند کامپیوتر...!!!
فکر کنم آخر سر عکسم را در اخبار پخش کنند و بگویند این جوان بر اثر کار زیاد با کامپیوتر مرده است. بعد روی سنگ قبرم بنویسید عاشق وبلاگ نیوز بود و مُرد! نگذارید میت روی زمین بماند ها! بو نگیرم ییهو!
الآن هم که -هنوز به طور جدی مطالعه امتحان سه شنبه را آغاز نکرده ام- هم چنان پای این بت بزرگ و لعنتی نشسته ام و دارم کار می کنم. البته کمی هم ولگردی می کنیم. دیگر تفریحمان شده است همین جعبه!
اعتراف امروز:این قافله عمر عجب می گذرد ها! خدایا! کمک کن وقت هایم را...!