اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

اول قرار بود هر روز اعتراف کنم. اما انگار اعتراف کردن هم توفیق می‌خواهد که اصلا در بساط ما یافت می‌نشود. برای همین گاه‌گداری این‌جا حرف می‌زنم.

آخرین نظرات

سه شنبه, ۶ مرداد ۱۳۸۸، ۰۴:۴۴ ب.ظ

۶

اعتراف41(رمل)

سه شنبه, ۶ مرداد ۱۳۸۸، ۰۴:۴۴ ب.ظ

بسم الله

این چند روزه دلم دراز کشیدن و غلت زدن روی رمل های فکه را می خواهد. حالا اگر یکی از مین ها هم در میان آن غلت زدن ها زیر بدنم سبز شود و بترکد که فبها المراد!

اعتراف امروز [تکرار برای دومین بار]: رفقا! دوستان! کسانی که با هم نان و نمک خوردیم! بخدا من همان حسن میثمی هستم که قبل از انتخابات بودم. من منم، نه اندیشه های سیاسی ام. :(

۸۸/۰۵/۰۶
حسن میثمی

نظرات  (۶)

[گریه] [زاری] [عربده]
۰۶ مرداد ۸۸ ، ۲۰:۴۰ سید محمد باقر موسوی
عزیز دلم صبور باش . دوستان و رفقای شما همه دردمند اند از قضایای اخیر و دنبال گوش شنوا و چاهی می گردند برای حرف هایشان ! صبور باش !
۰۶ مرداد ۸۸ ، ۲۲:۰۸ قطره ای از دریا
سلام.
چی بگم والا . ما هم دلمون می خواد از این دنیا خلاص بشیم . اما تا بحال رو مین رفتن رو تجربه نکردم اونهم فکه . ولی فکر کنم شهید آوینی بتونه بهتون کمک کنه ها ! اگه رفتید سلام برسونید .
فکه ...شهید ...مین ...رمل
به قول عین القضاه همدانی
ولو ان مابی بالحصی فلق الحصی
وبالریح لم یسمع لهن الهبوب
ترجمه اش هم نمی کنم :d
۰۸ مرداد ۸۸ ، ۰۹:۵۵ میترارضائی
دیگه نبینم ونشنوم ازاین حرفا بزنی. هیچ وقت ...... روشنه؟ هیچ وقت. دهه
یک پس گردنی طلبت!
وقتی شهادت ارزش داره که برای اسلام فایده ای داشته باشه.وبرای رضای خدا باشه نه برای حال دل ادم.
اینکه این جوجه سیاسی ها میگن هرکی از عقیده اش دفاع کنه کشته بشه شهیده! نمی فهمند.!بزرگان جاهلیت هم از عقیده شون دفاع میکردند .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی