اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

اول قرار بود هر روز اعتراف کنم. اما انگار اعتراف کردن هم توفیق می‌خواهد که اصلا در بساط ما یافت می‌نشود. برای همین گاه‌گداری این‌جا حرف می‌زنم.

آخرین نظرات

يكشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۸۹، ۰۶:۰۳ ب.ظ

۸

87- استقبال گرم از سردترین فصل سال

يكشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۸۹، ۰۶:۰۳ ب.ظ
بسم الله

پیرمرد با پارویی که هر سال حدود این روزها با آن خیابان‌ها را متر می‎‌کرد و فریاد می‌زد: "برف پارو می‌کنیم" ایستاده بود گوشه چهارراه. پارویش هم کنار پایش.

داشت گدایی می‌کرد.
*
اعتراف امروز: 15 روز دیگر، می‌شود شب یلدا! برای آسمان نگرانم این روزها
۸۹/۰۹/۱۴
حسن میثمی

نظرات  (۸)

امیدوارم محرّم آسمان خون بگرید که از نزدیک شاهد بوده و این همه سال غمش را در دل پنهان کده...
۱۴ آذر ۸۹ ، ۲۳:۰۳ آهسته اهلی می شوم
سلام
من هم چند وقته که نگرانم!
انگار خدا حواسش به زمین نیست!
آقای میثمی، بهتره به جای نگرانی برای آسمون، به حال خودمون غصه بخورید.هیچ کس از خودش میپرسه چرا اینطوریه؟هیچ کس سهمی از بخیل شدن این روزهای آسمون رو به خودش نسبت میده؟این جور وقت ها ، چند نفر به این جمله فکر میکنند که "و بکم ینزل الغیث"؟
خوابمون بدجور سنگین شده.کاش با این پس گردنی های خدا یکم به خودمون بیایم و بیشتر از این دلخوش نباشیم به "مملکت شیعه" و "پایگاه حکومت امام زمان " و این جور رنگ و لعاب ها ، که فقط باعث شده زیر توهم خوب بودن خفه بشیم...
@gandolf,
سلام بزرگوار
با این استدلالی که شما فرمودید، چطور می‌شود سیل مردم پاکستان را که زیر ظلم حاکمیت و وهابیون هستند را توجیه کرد؟
پس گردنی خدا بوده؟
.
.
.
من نمی‌خواهم بگویم ما خوبیم یا بد. من حرفم این است که بیا این داوری‌ها را به پیش داور اندازیم.
دیروز از هر چه بود گذشتیم...../ امروز از هر چه بودیم.... انجا پشت خاکریز بودیم و / اینجا در پناه میز.......... دیروز دنبال گمنامی بودیم و / امروز مواظبیم ناممان گم نشود... جبهه بوی ایمان می داد و / اینجا ایمانمان بو می دهد.... الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم.... بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم.... و آزادمان کن تا اسیر نگردیم..... ((شهید شوشتری))
بله میشه با حربه ی مقایسه ، کل مطلبی رو که عرض کردم زیر سوال ببریم.اما اگر این طور فرض کنیم که استدلال من مختص مملکت خودم بود و نه هیچ جای دیگه ی دنیا، شاید بشه بهش واقعی تر نگاه کرد
در ضمن از کجا معلوم که سیل پاکستان هم به نوعی عذاب الهی نبوده؟
من نمیدونم تو پاکستان چه خبره.ولی ایران رو دارم میبینم.در حد عینک کوچولوی خودم؟دیگه بدتر.در همین حدش هم که میبینم مستحق عذابیم.وای به حال بقیه اش.
ما توهم خوب بودن داریم جناب میثمی.همین داره پدرمون رو در میاره.
اگر کسی در بی اعتقادی خودش گناهی کنه و داعیه ی خدا هم نداشته باشه بدتره یا وقتی همه جور کاری می کنیم و یک اتیکت خوشگل "دین" و "مذهب" هم روش میچسبونیم؟
۲۲ آذر ۸۹ ، ۰۸:۱۴ نیره غدیری
بحث اعتقادیش به کنار حالم از پاییز به هم میخوره دلم برف میخواد تا سر زانو تا بند بند استخونا یخ بزنه بلکه دلم خنک بشه.
ضمن اینکه مورده شور این قلب وبت رو نبرند آدم نمیتونه یه حرف خصوصی بزنه یه تسلیت بگه یه تبریک بگه یه فحش بده آخه این چه وضعیه مردیم از بس جلو مردم آبرو داری کردیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی