اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

دغدغه‌های شخصی حسن میثمی

اعتراف‌های من

اول قرار بود هر روز اعتراف کنم. اما انگار اعتراف کردن هم توفیق می‌خواهد که اصلا در بساط ما یافت می‌نشود. برای همین گاه‌گداری این‌جا حرف می‌زنم.

آخرین نظرات

دوشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۱۷ ق.ظ

۷

مذاکرات ژنو و مسئولیت «بچه حزب‌اللهی‌ها»

دوشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۱۷ ق.ظ

بسم الله

من نه سرهنگم و نه حقوق‌دان. دیپلمات هم که نیستم. مسئولیتی هم در سازمان انرژی اتمی ندارم. یعنی سررشته‌ای در این موضوع ندارم. پس اگر سه-چهار بار دیگر هم متن توافقات را بخوانم، احتمالا نکات ظریف حقوقی‌اش را کاملا نمی‌فهمم.


من یک خبرنگارم. یعنی «وظیفه» دارم دغدغه‌های مردم را -در حد توان- لمس کنم و به آن‌ها بپردازم. کاری که این روزها آن‌هایی که برچسب «افسر جوان جنگ نرم» را بر خودشان چسبانده‌اند، یا بلد نیستند انجام بدهند، یا نمی‌خواهند.

جواد ظریف

این روزها این را می‌فهمم که پس از توافق در مذاکرات ژنو، مردم سئوال دارند. مثلا می‌پرسند «اگر توافق این‌قدر راحت بود، چرا زودتر محقق نشد که پدرمان جلوی چشم‌مان نیاید؟». یا مثلا برایشان سئوال است که «این همه مقاومت برای چه بود؟ ما که آخر مذاکره کردیم؟» یا سئوال‌های دیگر که اگر قید رفت و آمد با خودروی شخصی را بزنید، کمی پرده‌های حجاب برایتان کنار می‌رود!


حالا ما در این روزها چه‌کار می‌کنیم؟

واقعیتش را بخواهید، گیر کرده‌ایم در دور باطل خودمان. احمدی‌نژادی‌ها که دارند وا اسفا سر می‌دهند که مرد ِ عدالت کجایی که تا تو بودی جلوی آمریکا می‌توانستیم مقاومت کنیم. رفقای اهل پایداری هم ظریف را با جلیلی‌شان مقایسه می‌کند و می‌گویند عزت و اقتدارمان را به ثمن بخس فروختیم. بقیه رفقا هم وضع بهتری ندارند ظاهرا!


این روزها، اگر پذیرفته‌ایم که صاحب رسانه‌ایم، حتی یک رسانه اجتماعی، و اگر ادعا می‌کنیم که «افسر جوان»یم برای آقا، باید از این حرف‌ها عبور کنیم. حالا شما می‌خواهید اسمش را «بصیرت» بگذارید یا هر چیز دیگر. امروز باید این را بفهمیم که مردم سئوال دارند و لاک‌پشت ِ پیر ِ ما -یعنی همان صداوسیما- هم پاسخگوی این سئوالات نیست.


باید این خطر را احساس کنیم که وقتی سیاست مذاکرات «بُرد-بُرد» می‌شود، یعنی دشمن هم بُرده است. پس زهر رسانه‌هایش بیش‌تر است و حرف‌هایش پیش‌تر. حالا در میان سکوت ِ ما، چه می‌ماند برای افکار مردم ِ خوب ِ ما؟


همه این حرف‌ها را باید بریزیم در بایگانی. شاید بعدا به دردمان خورد. اما الآن دیگر مهم نیست که سعید جلیلی با عزت بود یا جواد ظریف بی عزت. یا مثلا دولت قبل مقاومت می‌کرد و این دولت سازش‌کاری.


الآن مهم مردم‌اند و شادی‌هایشان که ممکن است به‌زودی به تلخی بگراید. الآن مردم مهم‌اند و سئوالات هزارتوی‌شان. الآن مردم مهم‌اند، نه سعید جلیلی، نه محمود احمدی‌نژاد.


- من جای سعید جلیلی بودم، به ظریف تبریک می‌گفتم. همین! :)

نظرات  (۷)

حسن بی پایان او چندان که عاشق می کشد
زمره دیگر به عشق از غیب سربر می کند
این موضوع نشون داد آقایانِ برادر فقط دم از ولایت میزنند. وقتی خیلی تابع ولایت هستند که طبق سلیقه اونها حضرت  آقا نظر بدند.
از آقای پناهیان شنیدم در اتفاقات بعد ظهور امام زمان از ۳۱۳ یار امام زمان تا ۴ مرحله علیه آقا قیام می کنند. فقط به این خاطر که فرامین امام طبق سلیقه یا دیدگاه اونها نیست.
۰۴ آذر ۹۲ ، ۱۲:۰۰ سعید صدرائیان
احسنت
عالی
۰۴ آذر ۹۲ ، ۱۷:۰۸ یک جوان ایرانی
با سلام چندین بار متن بسته پیشنهادی دکتر سعید جلیلی را که منتشر شده است خواندم (به عنوان یک دانشجوی ارشد علوم سیاسی) خدا وکیلی به تناه چیزی که شبهات نداشت بسته پیشنهادی در رابطه با حل مسائل هسته اس کشورمان بود، دکتر سعید جلیلی به سهم خودم از چندین سالی که نتوانستی کاری پیش ببری آنهم با چنین بسته ای که نه سر داشت نه ته از حق خودم در کم کاری و ندانم کاریت نمیگذرم و امیدوارم روز حشر پای میزان عدالت حق تعالی بتوانی پاسخگوی مردم کشورت باشی
دکتر ظریف هرچه که بود با پیشنهادات مشخص و کاری و معلوم کار را به سرانجام رساند امیدوارم حق نگه دارش باشد
قبل از الان هم چیز دیگری مهم بود

ممنون.

سلام

همیشه خراب کردن راحت تر از ساختن است.من هنوز هم به عاقبت این توافق خوشبین نیستم.موفق باشی

سلام

در خط آخر نوشته ای: من جای سعید جلیلی بودم ...

آقای میثمی! واقعیت این است که شما جای سعید جلیلی نیستی! لطفا قدری وفادار باش به جملات شروع نوشته ات که: نه سرهنگی و نه حقوقدان و نه دیپلمات و نه اهل انرژی هسته ای
خیلی زود جملات و ژست اولیه ات را فراموش کردی

ضمن اینکه چرا اینقدر احساساتی؟ چرا جلیلی باید به ظریف تبریک بگوید؟ خب دو نفر هستند با تفکر متفاوت. این تبریک گفتن ها چه لزومی دارد؟ اتفاقا معنای عکس هم خواهد داد.

هر چند سعید جلیلی در روز سیزده آبان از تیم مذاکره کننده هسته ای به خوبی یاد کرد و البته با همین وجود هم حسابی از خجالتش در آمدند

حرف دیگر اینکه نمی دانم چه اصراری هست که اینقدر بر طبل یکی بودن جلیلی و پایداری و یا جلیلی و احمدی نزاد کوبیده بشود؟
پایداری از جلیلی حمایت کرد، تازه آن هم بعد از کلی کشمکش و اتفاقات. و البته جلیلی خود را نماینده پایداری ندانست. همین.
پاسخ:
سلام برادر عزیز

اول که نظر شخصی را گفتن بعید میدونم جُرم باشه. حالا من هم گفتم به نظرم اگه سعید جلیلی تبریک بگه به ظریف کار صحیح‌تری کرده. جُرمی نیست این. هست؟

دوم هدف از این تبریک گفتن، نشان دادن بزرگواری است. حمایت از یک فرد است که الآن لباس تیم ملی تنش است. نشان دادن سینه فراخ یک نفر است. اینکه یک نفر حتی اگر تفکرش متفاوت است، تبریک می‌گوید برای حفظ کشورش. حفظ اسلام. حفظ شیعه.

سوم سعید جلیلی کار خوبی کرد از تیم هسته‌ای حمایت کرد در 13 آبان و آن‌ها که از خجالتش درآمدند ذلیلند نه آقای سعید.

چهارم چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است. واقعا شکی است در نزدیک بودن تفکرات آقای برادر جلیلی و دوستان پایداری؟ من علاقه‌ای نداشته و ندارم جلیلی و احمدی‌نژاد را یکی جلوه بدهم. چون به نظرم احمدی‌نژاد بسیار تواناتر از دکتر جلیلی است. اما حمایت پایداری از جلیلی و سکوت آقای جلیلی از این حمایت، خودش نشانه رضاست. خودمان را که نمی‌توانیم گول بزنیم. می‌توانیم؟

ارادت داریم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی